سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

پاییز 1386 - مثل هیچکس

جادوی نگاهت (یکشنبه 86/9/11 ساعت 10:16 عصر)

 

چه میشد گر دل آشفته من

به شهر چشم تو عادت نمیکرد

و ای کاش از نخست آن چشم هایت

مرا آواره غــــــــــربت نـمیکرد

 

چه زیبا بو اگر مـرغ نگاهت

میان راز چشمان تـو مـیماند

تو میماندی و او هم مثل یک کوچ

زباغ دیده ات هجـــــــرت نمـیکرد

 

تمام سایه روشن های احساس

پــر از آرامش مهـتابیت بود

ولیــکن شاعر آیینه ها هـم

به خوبی درک ایـن وسـعت نمیکرد

 

زمانی که تو رفتی پاکـی یاس

خلوص سـبز گلدان را رها کرد

چه زیبا بود اگر ازاولیـــن گام

نگاهم بادلت صحبت نمیکرد

 

تو پیش از آن که در دل پا گذاری

تمام فال هایم رنگ غم داشــت

ولی تو آمدی و بعد از آن دل

بدون چشم تو نیـت نمیکرد

 

هــجوم لحظه های بیقراری

مرا تا عمق یک پرواز میبرد

و جز با آســـــمان دیــدگانت

دلم به هیچ کس خلوت نمیکرد

 

نگاهم مثل یک مرغ مهاجر

به دنبال حضورت کوچ میکرد

به غیر از انتظارت قلب من را

کسی این گونه بی طاقت نمیکرد

 

تو میماندی کنار لحظه هایم

ولی این شادمانی زود میرفت

و تا میخواست دل چیزی بگوید

تو میرفتی و او فرصت نمیکرد

 

دلم از پشت یک تـــــنهایی زرد

نگاهش را به چشمان تو میدوخت

ولی قلب تو قدر یک گل سرخ

مرا به کلبه اش دعوت نمیکرد

 

و حالا انتهای کوچه شـــعر

منم با انتظاری مبهم و زرد

ولی ای کاش جادوی نگاهت

غزل های مرا غارت نمیکر

                                            مریم حیدر زاده


  • نویسنده: غریب غربت

  • نظرات دیگران ( )

  • مثل هیچکس (یکشنبه 86/9/11 ساعت 10:13 عصر)

     

    مث اون موج صبوری که وفاداره به دریا
    تو مهی مثل حقیقت مهربونی مث رویا

    چه قدر تازه و پاکی مث یاسای تو باغچه

    مث اون دیوان حافظ که نشسته لب طاقچه

    تو مث اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر

    مث اون حرفی که ناگفته می مونه دم آخر

    تو مث بارون عشقی روی تنهایی شاعر

    تو همون آبی که رسمه بریزن پشت مسافر

    مث برق دو تا چشمی توی یک قاب شکسته

    مث پرواز واسه قلبی که یکی بالاشو بسته

    مث اون مهمون خوبی که میآد آخر هفته

    مث اون حرفی که از یاد دل و پنجره رفته

    مث پاییزی ولیکن پری از گل های پونه

    مث اون قولی که دادی گفتی یادش نمی مونه

    تو مث چشمه آبی واسه تشنه تو بیابون

    تو مث یه آشنا تو غربت واسه یه عاشق مجنون

    تو مث یه سرپناهی واسه عابر غریبه

    مث چشمای قشنگی که تو حسرت یه سیبه

    چشمه ی چشمای نازت مث اشک من زلاله

    مث زندگی رو ابرا بودنت با من محاله

    یک روزی بیا تو خوابم بشو شکل یک ستاره

    توی خواب دختری که هیچ کس و جز تو نداره

    تو یه عمر می درخشی تو یه قاب عکس خالی

    اما من چشمام رو دوختم به گلای سرخ قالی
    تو مث بادبادک من که یه روز رفت پیش ابرا

    بی خبر رفتی و خواستی بمونم تنهای تنها

    تو مث دفتر مشقم پر خطای عجیبی

    مث شاگردای اول کمی مغرور و نجیبی

    دل تو یه آسمونه دل تنگ من زمینی

    می دونم عوض نمی شی تو خودت گفتی همینی
    تو مث اون کسی هستی که میره واسه همیشه

    التماسش می کنی که بمون اون میگشه نمیشه

    مث یه تولدی تو مث تقدیر مث قسمت

    مث الماسی که هیچ کس واسه اون نذاشته قیمت

    مث نذر بچه هایی مث التماس گلدون

    مث ابتدای راهی مث اینه مث شمعدون

    مث قصه های زیبا پری از خوابای رنگی

    حیفه که پیشم نمونن چشای به این قشنگی
    پر نازی مث لیلی پر شعری مث نیما
    دیدن تو رنگ مهره رفتن تو رنگ یلدا

    بیا مثل اون کسی شو که یه شب قصد سفر کرد

    دید یارش داره میمیره موند ش و صرف نظر کرد

                                                     مریم حیدر زاده


  • نویسنده: غریب غربت

  • نظرات دیگران ( )

  • رفع زحمت (جمعه 86/9/9 ساعت 11:38 عصر)

     

    حافظ کنار عکس تو من باز نیت میکنم
    انگار حافظ با من و من با تو صحبت میکنم
    وقت قرار ما گذشت و تو نمی دانم چرا
     دارم به این بد قولیت دیریست عادت میکنم
    چه ارتباط ساده ای بین من و تقدیر هست
    تقدیر و ویران میکند من هم مرمت می کنم
    در اشتباهی نازنین تو فکر کردی این چنین
    من دارم از چشمان زیبایت شکایت می کنم
    نه مهربان من بدان بی لطف چشم عاشقت
     هر جای دنیا که روم احساس غربت می کنم
    بر روی باغ شانه ات هر وقت اندوهی نشست
    در حمل بار غصه ات با شوق شرکت میکنم
    یک شادی کوچک اگر از روی بام دل گذشت
    هر چند اندک باشد آن را با تو قسمت میکنم
    خسته شدی از شعر من زیبا اگر بد شد ببخش
    دلتنگ و عاشق هستم اما رفع زحمت میکنم

                                                  مریم حیدر زاده


  • نویسنده: غریب غربت

  • نظرات دیگران ( )

  •    1   2   3   4   5      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    بعد از رفتنت
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 0 بازدید
    بازدید دیروز: 2
    کل بازدیدها: 13422 بازدید
  •   درباره من
  • پاییز 1386 - مثل هیچکس
    غریب غربت
  •   لوگوی وبلاگ من
  • پاییز 1386 - مثل هیچکس
  •   مطالب بایگانی شده
  • پاییز 1386
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  
  •  لوگوی دوستان من


  •   آهنگ وبلاگ من